loading...
عاشقانه
asal بازدید : 30 دوشنبه 07 بهمن 1392 نظرات (1)

دفتر يادداشت روزانه ي دختر:

امروزباهاش بهم زدم بهش گفتم ازاينكه باهاش هستم خوشحال نيستم...

فكركردم بهم ميگه...نروبمون...امااون گذاشت كه من برم...

به همين راحتي كسي رو كه اين همه دوسش داشتم ومنتظرش بودم ازدست دادم ...

\"ناراحت\"\"ناراحت\"\"ناراحت\"

 

دفتريادداشتروزانه ي پسر:
 

امروزباهام بهم زد گفت:ازاينكه باهامه خوشحال نيست...

انقدر خوردشدم كه نتونستم بگم چرااااااااااااااااااااااا؟!

ميخواستم ازش بخوام كه نره اما وقتي با من خوشحال نيست نميتونم به زور نگهش دارم

به همين راحتي دختري را كه انقدرعاشقش بودم را ازدست دادم...

 

 

نتيجه ي غروراين شدتنهايي

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط ilya در تاریخ 1392/11/08 و 10:20 دقیقه ارسال شده است

سلام عسل جون واقعا دستت طلا این پستت هم مثل بقیه پست ها عالی بود شما که منو شرمنده کردی با نوشتن مطلب پس چرا اعتماد به نفس خودت رو پائین میاری شکلک


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 76
  • کل نظرات : 43
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 16
  • بازدید امروز : 142
  • باردید دیروز : 146
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,772
  • بازدید ماه : 2,355
  • بازدید سال : 5,911
  • بازدید کلی : 11,141
  • کدهای اختصاصی